روزهاي هفته و ماه
در طي تاريخ ، ذهن پويا و دورانديش آدمي ، براي شمارش روزها و نگهداشت حساب روزها ، ظرائف ويژه اي بكار گرفته است تا بسهولت تقدم و تاخر روزها و حساب هفته ها و ماهها را در ذهن نگهدارد . از چرخش آفتاب وماه گرفته تا طالع انسان كه بر گردش ستارگان وابسته ميدانستند ، جملگي به زيبا وجهي در تقويم مخصوصي از سوي باريك انئيشان درج گشته و پشت بند اسامي ويژه روزها و ماهها ، افسانه هاي پر معنا استوار بوده است .
هر ملتي در قلمرو مغرب زمين ، به سوابق فرهنگي بهره اي در تقويم داشته و افسانه هاي مربوط به اسامي روزهاو حساب ايام و ... افزوده اند در نظر اين مردم ، روزهاي هفته نام از خورشيد و ماه يا خدايان جبار والهه هاي نكو منظر گرفته اند .
آنچه در زير مياوريم نگاهي گذراست به افسانه هاي مربوط به عناوين روزهاي هفته و سپس نام ماهها در فرهنگ ملل مغرب زمين :
الف – اسامي هفت روز هفته :
1- يكشنبه =Sunday
2- دوشنبه =Monday
3- سه شنبه = Tuesday
4- چهارشنبه = Wednesday
5- پنچشنبه =Thursday
6- جمعه = Friday
7- شنبه = Saturday
1-Sunday
در روزگار قديم ، مردم نظاره گر گوي منور طلائي رنگي در آسمان بوده اند كه گوئي خدائي اين گوي پر نور را حركت در مياورد و در ارابه اي اطراق كرده بود كه چرخهاي اين ارابه در هر چرخش از خود نور روسنائي بيرون ميرختند . اپولون ( APOLLO ) خداي روشنگري و ايزد خورشيد نام گرفته بود . به افتخار او ، سر آغاز هفته بنام خورشيد ( Sol) خواندند و آنروز را به لاتين Solis days يعني روز خورشيد ناميدند . سپس اين لفظ به Sunnandaey كه به انگليسي همان روز خورشيد است ناميده گشت و بتدريج به Sunday مبدل شد .
در موزه هاي مغرب زمين ، بخصوص دانمارك ، در غرفه اي خاص گردونه اي را مي توان ديد كه اسب تند پاي بلند يالي اين گردونه منور خورشيد را برپشت ميكشد .
2-Monday
مردم جنوب اروپا نيز به گوي نقرهاي رنگي در آسمان چشم ميدوختند كه شبها نور افشاني ميكرد به زبان لاتين اين كره پر نور Luna ( ماه ) ناميده شد ، نظاره گران اين گوي منور ، روز ديگري از هفته را بنام اين كره موسوم نمودند .
اين روز به لاتين Lunadies خوانده شد كه بعد ها ساكنان شمالي قاره اروپا به Mona ( لفظي كه آنها در برابر Luma براي Moon ماه ادا مينمودند) سرسپاري پيدا كردند و بعد از روز خورشيد را Monanday يعني روز ماه ناميدند . از اين لفظ كلمه انگليسي Monday بجاي ماند .
3-Tuesday
سومين روز هفته در شمارش روزها ي غربي بنام Tiw معروف است . Tiw خداي جنگ اقوام لاتين زبان بود او حامي جنگاوراني محسوب ميشد كه او را مي پرستيدند . دلسپردگان Tiw باور داشتند كه وقتي جنگجوي غيوري در رزمگاه به قتل ميرسد Tiw از مامن خود در كوهستان پايئن ميامد و بهمراه حوريان ، جنگجوي خسته را از ميدان جنگ به سرزمين امن و امان و زيبا منظري مي برد . Tiw نام خود را يه سومين روز هفته داد و اينروز به Tiwasdey موسوم گشت كه در زبان انگليسي به Tuesday مقلب شد .
4- Wednesday
ساكنان شمالي قاره اوروپا ، خدايان متعددي را ميپرستيدند . در نظر آنها خدائي بنام Woden از ساير خدايان برتر بود و صاحب منصب اريكه خداي خدايان محسوب ميگشت . Woden خدائي تشنه دانستني و آگاهي بود . حتي او در ازاي كسب معرفت ، يك چشم خود را در گرو خداي دانش نهاده بود . بهمين خاطر در نگارش تصوير اين خدا او را همواره با كلاه لبه داري مجسم ميكردند كه جلو چشم نابينا و به گرو رفته او را ميگرفت . دو پرنده سياهرنگ ( شايد كلاغ ) بر دوش او مي نشستند و به جاسوسي وكسب خبر از قلمرو علم براي اين خدا مي پرداختند . شبانگاهان اين پرندگان به زمين مي آمدند و تا سپيده دم اخبار را گردآوري مي نمودند و هنگام پگاه به پيشگاه Wodenبر ميگشتند . همين است كه woden به كل اخبار جهان آگاه بود .
به افتخار اين خدا روزي از روزهاي هفته ( چهارمين روز هفته ) بنام او مرسوم گشت و Wodnesdaey نام يافت كه كم كم در زبان انگليسي به Wendnesday شهره گشت .
5- Thursday
مردم روزگاران گذشته مغرب زمين ، رعد و برق و عوارض ناشي از اين پديدارهاي طبيعي را نمي شناختند. در پرده خيال آنها Thur ، خداي تندر بود كه بر ارابه اي كه دو بز چموش تند پاي آنرا ميكشيدند سوار ميگشت . آنها باور داشتند كه وقتي Thur احساس گرسنگي ميكند ، از گردونه خويش چكشي عظيم در آسمانها رها ميسازد كه نور خيره كننده اي از اين چكش ساطع ميشود و صداي چرخ ارابه او در آسمان مي پيچد .
رعد و برق ناشي از اين حركت Thur پنداشته ميشد . بنام پنجمين روز هفته را Thuresdaey ناميدند كه به انگليسي Thursday خوانده شد .
6-Friday
مردم شمال اروپا به الهه زيبايي معتقد بودند كه او ار Frigg ميخواندند ، وظيفه او حمل جنگاوران كشته شده در ميدان جنگ و رساندن آنها به باغ زيبايي خيالي بود كه بدستان معجزه گر او جنگاوران ، در آن باغ حيات مجدد مي يافتند وبه زندگاني جاويد ميرسيدند. در اپراي تنظيم شده توسط ريشارد واگز مي بينيم كه Figg سپر و نيزه اي بردست گرفته و جنگجويي خسته را بر سينه ميفشارد . در نزد ملل مغرب زمين ، ششمين روز هفته به Frigedaey ملقب گشت .
الهه اي كه بر ارابه اي جاي خوش كرده و نيزه بر دست بر گرده دو سگ تيز پوزه كه گردونه او را ميكشد ، شلاق مي كوبد و در قلمرو آسمان به چرخش و جولان در مي آيد . انگليسي Friday را از آن الهه Frigg دانستند .
7-Saturday
Saturn در قلمرو اسطوره رومي ها به خداي كشتزار محسوب ميشد . به رغم رومي ها ساتورن كنترل را بعده داشت و ريزش باران به همت او وابسته بود . رومي ها قبل از بذر افشاني به درگاه Satrun قرباني مي دادند و از او امداد مي خواستند به افتخار اين خدا روز شنبه اروپائي ها Saturnidies خوانده شد كه در انگليسي به Saturday موسوم شد .
ب) اسامي ماهها
1- ژانويه = January
قرنها پيش ، ملل مغرب زمين حساب ماههاي سال را به ده رسانده بودن . يكي از امپراطوران رم تصميم گرفت كه دو ماه ديگر به ماههاي دهگانه سال بيافزايد . در آن زمان مردم به خدائي معتقد بودند كه Janus خوانده ميشد . جانوس صاحب دو چهره بود . يك چهره او آينده را مي نگريست و چهره ديگرش بر گذشته نظاره ميكرد . جانوس نگهبان منازل بشمار مي رفت تصوير وي را بر روي در خانه ها نمايش ميدادند كه روئي به درون خانه و روئي ديگر به بيرون داشت . چنين تصويري از چنان خدائي به نظر مناسب آمد كه با اسم ماهي از ماههاي سال منطبق شود.
ماهي كه از يكسو آنچه رفته است بنگرد و حساب ايام گذشته و فهرست بروز وقايع در ماههاي قبل را داشته باشد و از جانب ديگر به آينده نگاه كند كه چه روي خواهد داد و حساب حوادث آتي را نگهدارد . اين ماه Januaries خوانده شد كه به انگليسي January ناميده شد .
2- فوريه = February
پس از نامگذاري يازدهمين ماه سال ، امپراطور مذكور و مردم سرزمين رم انديشيدند كه نامي بر ماه ديگري بيابند كه دوازده ماه سال تكميل شود . آن روزگار تقويم روميها آغاز سال را به March اختصاص داده بود .
دو ماه جديد ( ژانويه و فوريه ) به انتهاي سال افزوده شد.
روميها همواره از پليدي پرهيز داشتند و هميشه به فكر پاك كردن خويشتن و گردگيري منازل خود مي افتادند و مخصوص قبل از ماه March كه در آن زمان نخستين ماه سال و ميمون و فرخنده بود ، در فكر نظافت وپاكيزگي اطراق گاههاي خود بودند پاكيزگي و پاك ساختن در زبان لاتين Februum خوانده مي شد .
بنابراين ماه قبل از March را Februarius گفتند كه در انگليسي به February موسوم شد .
ژوليوس سزار امپراطور رم بعدها دو اسم ژانويه و فوريه را آخر سال به ابتداي سال غربي انتقال داد و حساب ماهها در تقويم مغرب زمين بر اين اساس استوار گشت . بدين ترتيب سال مغرب زمين با ژانويه آغاز شد .
3- مارس = Mars
روميها قديم خداي جنگ خود را ، Mars ميخواندند و نام يكي از ماههاي خود را به افتخار او Martius ناميدند كه به انگليسي Mars گفته مي شد.
مارس در تصاوير ، سوار بر اسب بر شيپور جنگ ميدمد . در حاليكه در تصويرديگري ، سپري بدست و شمشيري بر دست ديگر ، سوار تخت رواني است كه اسبان غول پيگر گردونه او را حمل ميكند.
4- اوريل = April
در نظر ملل مغرب زمين ، ماه چهارم از سال ، ماهي بود كه گوئي در اينوقت زمين شكافته ميشد تا ساقه هاي نوري از دل خاك بيرون بيايد و شكوفه ها بر شاخهها بنشيند . كلمه لاتين شكافته شدن سينه زمين معادل Aperio بود كه ماه چهارم بدين مناسبت Apriles خوانده شد و به انگليسي April مرسوم شد .
5- مي = May
الهه بهار و روشني ها در پندار مردم رم ، Maia نام داشت . او حافظ سبزه زارهه بود و گياهان را در ريشه حمايت مي كرد به اسم او ماه پنجماز سال ، Mauis گفته شد كه به انگليسي May عنوان گرفت .
6- جولاي = July
اندكي از مرگ امپراطور رم ژوليوس سزار نگذشته بود كه سناي رم بياد خدمات او ، ماهي از ماههاي سال را در تقويم رومي به Julius موسوم ساخت كه July در انگلسي معادل اين نام است .
7- آگوست = Agust
چند سال بعد از مرگ سزار ، آگوست امپراطور ديگر روم به سلطنت رسيد . او در شهرت طلبي دست كمي
از سزار نداشت پس نامي ديگر از ماههاي سال بنام او ملقب گشت
چهار ماه ديگر بشرح زير مرسوم شد .
(سپتامبر) 9-september
(اكتبر)10-October
(نوابر) 11-November
(دسامبر) 12-December
منابع : http://old.yataahoo.org/Religion/sal.htm
www.roushd.ir
تجلي دوازده ماه در آينده اساطير و فرهنگ عامه ايران -دكتر جابر عناصري
زروان سنجش زمان در ايران باستان - فريدون جنيدي
:: موضوعات مرتبط:
دانستنیها ,
,
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16